مطالعات جدید ارتباط بین حالات مغزی اوتیسم و حفظ حافظه در اوایل زندگی را نشان می دهند
دانشمندان علوم اعصاب ارتباط شگفت انگیزی بین حفظ خاطرات اولیه زندگی و مسیرهای رشد مغز مرتبط با اوتیسم کشف کرده اند. این گزارش در تاریخ چهارشنبه ۸ نوامبر ۲۰۲۳ منتشر شده است.
بسیاری از ما کمی از تجربیات قبل از دو سالگی خود را به یاد می آوریم. این شکل از دست دادن حافظه، که “فراموشی نوزادی” نامیده می شود، به از دست دادن به ظاهر کامل خاطرات اپیزودیک و زندگی نامه ای که در اوایل زندگی شکل گرفته اند، اشاره دارد. تیم تحقیقاتی در کالج ترینیتی دوبلین بررسی کردند که چگونه فراموشی کودکان تحت تأثیر انواع اوتیسم قرار می گیرد.
دراین تحقیق مشخص شد، اگر مادر در زمان بارداری دچار عفونت شود، پاسخی که سیستم ایمنی مادر به عفونت میدهد، در ایجاد اوتیسم در انسان و موش نقش دارد. دانشمندان علوم اعصاب ترینیتی برای اولین بار گزارش دادند که در اثر پاسخ سیستم ایمنی مادر، وضعیت مغز جنین تغییر یافته و باعث میشود روند فراموشی معمول که در کودکان رخ میدهد، دیگر در کودکی رخ ندهد.
با استفاده از یک مدل موش، تیم سازنده این کشف نشان دادند، در معرض سیستم ایمنی مادر قرار رفتن، مکانیزیمی را در بدن جنین موش فعال می کند که بر نحوهی عملکرد سلولهای تخصصی حافظه (انگرام) تاثیر میگذارد و به عنوان محافظی در برابر از دست دادن حافظه رشدی در اوایل زندگی عمل میکند.
در این تحقیق سیستم ایمنی مادر، با التهابی که به طور مصنوعی و در غیاب عفونت به منظور تغییر رشد مغز فرزندان ایجاد شده بود، فعال شده بود.
علاوه بر این، این مطالعه نشان داد که اگر انگرامهای صحیح حافظه در بزرگسالان فعال شوند، خاطراتی که معمولاً از دوران کودکی فراموش میشوند، میتوانند دوباره بازیابی شوند، (در این آزمایشها، آنها از رویکرد «اپتوژنتیک» استفاده کردند، که از نور برای راهاندازی مسیرهای عصبی خاص مرتبط با انگرامهای علاقه استفاده میکند).
این یافتهها حاکی از آن است که خاطرات اولیه دوران کودکی در مغز بزرگسالان ذخیره میشوند، اما به طور معمول از طریق یادآوری طبیعی قابل دسترسی نیستند، بنابراین بنظر میرسد که فراموشی کودکان از کمبود بازیابی ناشی میشود.
دکتر رایان بر اهمیت این یافته ها تأکید کرد و گفت:
فراموشی نوزادی احتمالاً فراگیرترین شکل از دست دادن حافظه در انسان و پستانداران است که در عین حال کمتر مورد توجه قرار گرفته است. ما فرض می کنیم فراموشی نوزاد یک واقعیت اجتناب ناپذیر در زندگی است، بنابراین توجه چندانی به آن نمی کنیم.”